پنجشنبه، آبان ۲۳

تحلیل دکتر عطاء‌الله مهاجرانی از پیروزی باراک اوباما

وزير ارشاد دولت اصلاحات با اشاره به اين‌كه «چه ضرورتي داشت كه اوباما موقعيت كليدي مديريت كاخ سفيد را به يك يهودي صهيونيست واگذار كند؟»، گفته است: دولت اوباما قرائت تازه ماكياوليسم است.

به گزارش فارس، عطاء‌الله مهاجراني وزير فرهنگ و ارشاد دولت خاتمي طي يادداشتي با عنوان «باراك حسين و رَم اسرائيل» نوشته است: باراك اوباما يك نام ميانه دارد -حسين- كه از آن استفاده نمي‌كند. دليلش هم روشن است آن نام ريشه و سابقه مسلماني او را به ياد مي آورد. رم امانوئل كه توسط اوباما به عنوان رئيس اداره كاخ سفيد انتخاب شده است، او نيز يك نام ميانه دارد: اسرائيل! هر چه اوباما مي‌كوشد نام ميانه‌اش را پنهان كند، نام ميانه رَم مثل شتر بر بالاي مناره آشكار است.

مهاجراني در ياداشتش افزوده است: « چرا اوباما در نخستين انتخاب چنين نشانه‌اي را به آمريكا و اسرائيل و مسلمانان و همه جهان نشان داد؟ چه ضرورتي داشت كه او موقعيت كليدي مديريت كاخ سفيد را به يك يهودي صهيونيست واگذار كند؟ پدر رم در بيت المقدس متولد شده است. او از اعضاي گروه تروريستي "ايرگون" بوده است. نام" رم اسرائيل" به خوبي نشانه گرايش و آرمان اوست. نكته قابل توجه اين بود؛ پس از انتصاب رم ( كه دوستانش او را؛ به دليل تندي و تيزي‌اش رمبو مي‌نامند) پدرش در مصاحبه با روزنامه اسرائيلي معاريو گفت: " او مي تواند بر رئيس جمهور تاثير بگذارد و رئيس جمهور از اسرائيل حمايت كند. او كه عرب نيست! به كاخ سفيد براي تمييز كردن كف زمين كه نرفته است!"».

وزير اسبق فرهنگ و ارشاد در ادامه نوشته است: « انتخاب رم اسراييل امانوئل كاملا با محاسبه و سنجيده صورت گرفته است. در 20 سپتامبر سال 2005 نشست معني داري در واشنگتن بر گزار شد. نشست در مورد كمك به بيماراني بود كه صرع دارند. قرار بود افراد به اين منظور جمع شوند و كمك كنند. از سوي ديگر اين نشست در باره رم امانوئل هم بود تا به اصطلاح او را وسط بگذارند و با نكته و طنز مسخره اش كنند. آمريكايي ها از اصطلاح "سرخ كردن" در اين مورد استفاده مي‌كنند. نكاتي كه هيلاري كليتون و اوباما درباره رم در آن جلسه گفتند، گرچه به زبان طنز و تمسخر بود، اما حقايقي را در بر داشت. هيلاري اشاره كرد كه رم در كاخ سفيد دوست داشت به كلينتون زبان عبري ياد بدهد! و براي آموختن استفاده از سلاح يوزي به اسراييل مي رفت. نكته هاي اوباما فراتر بود. البته همان صحبت اوباما به تنهايي گواه است كه ما با چه هوش سرشار و پر جرقه‌اي روبرو هستيم نكته محوري سخن اوباما اين بود: " شايد بسياري ندانند، رم سال ها تمرين كرده تا رقص باله بياموزد. او به خوبي ياد گرفته كه شهريار ماكياول را با باله برقصد! بجهد، چرخ بزند و با سرانگشت پاها جوري حركت كند كه كسي سر در نمي آورد مي خواهد به چپ برود و يا به راست! ببينيد اصلا مي شد تصور كرد كه يك نفر با يك اسم عوضي مثل او -رم امانوئل- نماينده كنگره بشود!" او نه تنها به ده فرمان تورات باور دارد؛ بلكه با آن ها زندگي مي كند. تورات مي گويد:" كسي را به قتل مرسان" رم خودش يك هدف است. تورات مي گويد:" طمع نداشته باش" حقيقتا اين دستور براي رم ضرورت دارد."»

مهاجراني افزوده است: « پس از آن اوباما دقيقاً به خانواده رم و پدرش اشاره مي‌كند. پيداست آن ها را از نزديك و به دقت مي‌شناسد. به عبارت ديگر مي‌خواهم بگويم انتخاب رم به عنوان يك يهودي صهيونيست كاملاً سنجيده صورت گرفته است. اوباما يكي از مواضع مهمش در نقد بوش، انتقاد از اشغال عراق بوده است. رم از اشغال عراق حمايت كرد. حتي فراتر از آن، زماني كه كلينتون بر دولت اسراييل فشار مي‌آورد تا حقوق فلسطيني ها را آن هم اندكي بپذيرند، ماجراي مونيكا لوينسكي پيش آمد. يكي از كارگردانان پشت صحنه آن ماجرا رم امانوئل بود. در آغاز لوينسكي را به عنوان همكار افتخاري و بدون پرداخت حقوق به كاخ سفيد آوردند و مدتي بعد كارمند كاخ سفيد شد. سخن بر سر اين بود كه اسراييل مكالمات تلفني كلينتون را شنود مي كرد. هنوز هم برخي باور دارند كه رم براي موساد كار مي‌كند. با توجه به تمامي اين نكات و البته بسياري از نكته ها و اطلاعاتي كه در اختيار ما نيست، چرا اوباما در نخستين انتخاب همكار درجه اول خود رم را برگزيده است؟ پاسخ روشن است. اسراييل آن چنان در مغز استخوان دولت و حكومت امريكا نفوذ كرده است، وقتي جمهوري خواهان و نئوكان ها حاكم شدند، شاهد حضور بسيار پررنگ يهوديان صهيونيست در دولت بوش بوديم. اوباما هم كه با شعار تغيير آمده است. در نخستين انتصاب رم امانوئل را بر گزيده است. آن نكته اي كه اوباما در باره رابطه رقص باله و سياست و شهريار ماكياول گفت؛ بيش از اين كه در مورد رم امانوئل صادق باشد؛ در باره خود اوباما مصداق دارد.»

وزير ارشاد دولت اصلاحات در پايان يادآور شده است: «رم امانوئل درباره رابطه آمريكا و اسراييل تعبير مهمي دارد. نمي گويد رابطه استراتژيك است و يا آمريكا و اسراييل متحدند. مي گويد رابطه آمريكا و اسراييل" رابطه حياتي" است. مثل مغز و قلب انسان كه با هم رابطه حياتي دارند و دوام هر يك بدون ديگري در بدن يك انسان متصور نيست. مگر زندگي نباتي. پيداست در دولت اوباما ما با قرائت تازه‌اي از شهريار ماكياول روبرو هستيم. اين بار اداره اوباما در يك رقص باله شهريار را نمايش مي‌دهند.»

هیچ نظری موجود نیست: